خانواده مافیایی من پارت{۳}
خب پدربزرگم آدم سرد و خشنیه و حتی با بچه هاشم رفتار صمیمی نداره ولی با ما خوب رفتار میکنه
هفت سال بعد
پ م:مینهی دخترم بیا اتاقم کارت دارم
مینهی:بله چیه؟
پ م:راستش ما باید برای پیشرفت باند.......
مینهی:باید چی؟
پ م:بزار رُک و پوسکنده بهت بگم قراره ازدواج کنی.
مینهی:جانم؟من فقط ۲۰ سالمه
پ م:سن فقط یه عدده
مینهی:اما تو نمیتونی منو مجبور کنی(بلند)
بزرگ خان:چیشده؟
پ م:هیچی نشده پدر
بزرگ خان به مینهی نگاه میکنه:گفتم چیشده
مینهی:اون میگه من باید به زور ازدواج کنم
بزرگ خان:اون غلط کرده توقرار نیست بزور ازدواج کنی
پ م:اما پدر
بزرگ خان:اما نداره اگه بفهمم مینهی رو یا یکی از نوه هامو مجبور کردین ازدواج کنن همتونو دار میزنم(با داد)
(عمو های مینهی هم اونجا بودن)
بزرگ خان رفت بیرون از اتاق
مینهی:حالا اگه جرئت دارین مارو مجبور کنید.
مینهی ام رفت پایین
.
.
.
.
.
لایک:۵
کامنت:۵
مرسی که حمایت میکنین☁️💜☁️
شرطا برای پارت بعد
هفت سال بعد
پ م:مینهی دخترم بیا اتاقم کارت دارم
مینهی:بله چیه؟
پ م:راستش ما باید برای پیشرفت باند.......
مینهی:باید چی؟
پ م:بزار رُک و پوسکنده بهت بگم قراره ازدواج کنی.
مینهی:جانم؟من فقط ۲۰ سالمه
پ م:سن فقط یه عدده
مینهی:اما تو نمیتونی منو مجبور کنی(بلند)
بزرگ خان:چیشده؟
پ م:هیچی نشده پدر
بزرگ خان به مینهی نگاه میکنه:گفتم چیشده
مینهی:اون میگه من باید به زور ازدواج کنم
بزرگ خان:اون غلط کرده توقرار نیست بزور ازدواج کنی
پ م:اما پدر
بزرگ خان:اما نداره اگه بفهمم مینهی رو یا یکی از نوه هامو مجبور کردین ازدواج کنن همتونو دار میزنم(با داد)
(عمو های مینهی هم اونجا بودن)
بزرگ خان رفت بیرون از اتاق
مینهی:حالا اگه جرئت دارین مارو مجبور کنید.
مینهی ام رفت پایین
.
.
.
.
.
لایک:۵
کامنت:۵
مرسی که حمایت میکنین☁️💜☁️
شرطا برای پارت بعد
۱۳.۲k
۰۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.